آشنایی با اصطلاحات کارگاهی مهندسین ناظر (بخش دوم) :


تیر شاخص : تی عمودی وسط خرپا 

تیزون : پر گیر و زودگیر 

تیغه : دیوارهای جدا کننده 

جان پناه : دیوار جلوی بالکن یا دیوار اطراف بام 

جان گچ گرفته شده : عدم خوردگی گچ 

جرز : دیوار یا پایه ضخیمی است که باربر باشد 

جُوَک : نوعی اجر کاری زیگزاگ 

چارک : 1/4 آجر چهار گوش و 1/2 آجر قزاقی 

چاه کور : مشخص نبودن محل چاه در سطح زیر بنا و حوالی پی ها 

چاهک : چاهی به ارتفاع 1.5 الی 2.5 متر 

چرخ چاه : وسیله چوبی و یا فلزی که با چرخش درون خزانه در پایه چرخ چاه و یا بلبرینگ سبب جابجایی مصالح به درون چاه و یا خارج آن می شود. 

چهار دنگ : 3/4 آجر چهار گوش 

الحاق : وصل 

خاک شوره : خاکهای نمکی 

خرپشته : سر پناه پله روی بام 

خرک : برای نگه داشتن میلگردهای مش فوقانی فندسیون که خود با میلگرد درست می شود 

خط کردن : نشان کردن 

خمش : ممان ، سینه کردن 

خیز : ارتفاع قوس 

دج : زمین سخت 

درپوش : قسمتی از روی دیوار آجری با دیوارهای دیگر می سازند. 

دلیل گذاری : رج استاد ، رج اصولی 

دوپوش : گنبدی که با یک سقف اضافه پوشش شده باشد. 

دول:سطل بنایی 

دیوار حائل : دیوار واسطه باربر 

رایزر : کانال عمودی 

رج بنا : ردیف های آجر کاری 

روکار : نمای ساختمان 

رومی : قوس نیم نیم دایره بالای درگاه 

زمین زِِد : زمین سخت که مقاومت و فشردگی دانه ترکیبی آن در حد کمتر از مین دج است 

زنجاب : آبخور 

زنجاب : سیراب کردن آجرها 

زیره : دانه های خشن 

زیگزاگ : حرکت کنگره ای ( چپ و راست) 

زیگزال : میلگرد های خرپایی تیرچه 

سبدی : میلگرد بافته شده برای بالا و پایین شناژ فنداسیون 

سپتیک تانگ : مخزن بزرگ فاضلاب (منایع و فضولات ) 

سر سفت : نسبت به خط قائم جلوتر باشد 

سرگرداندن : سرو ته کردن 

سروا افتاده : نسبت به خط قائم عقب تر باشد 

سِله : پیش آمده 

سنجاقی : میلگرد های برش گیر فنداسیون 

سنگ دانه : سنگ های ریز 

سیسپول تانک : مخزن بزرگ فاضلاب ( مایع) 

سیلت : لای 

سیلر : رنگ ثابت کننده 

سیم آرماتور بندی : سیم با قطر 1.5 

سیمان سنگ شده : پودر سیمان فشرده 

شاقولی : قائم بودن 

شتر گلو : زانوی مارپیچ 

شکر سنگ : سیلت ریزدانه ، نرمه سیمان 

شلاق زدن : با ضرب عمل کردن 

شلنگ تراز : وسیله ای جهت تراز کردت سطوح 

شمشمه ای : هم سطح کردن ، صاف کردن 

شمع بندی : مهار سقف و دیوار ( درهنگام استفاده از قالب ) 

شوره شدن : فرسوده شدن 

غوطه ای : آغشته کامل ، شناور